از این پس سعی می کنم مطالب جالبی که با ساختمان و عمران هم چندان مرتبط نیست را براتون در یک پست بزارم. این مطالب صرفا به نظرم جالب اومده و هیج قصد دیگری از بیانشون ندارم!

هیچ وقت این دو جمله رو نگو :
١(ازت متنفرم     ٢)دیگه نمیخوام ببینمت

هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو :
١(از خود متشکر           ٢)وراج

هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن :
١(پدر                 ٢)مادر

هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
١(نمیتونم            ٢)بد شانسم

هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
١(دروغ               ٢)غیبت

هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن :
١(آرامش در اعتیاد                   ٢)امنیت دور از خانه

همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
١(آرامش با یاد خدا                 ٢)دعای پدرو مادر

همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
١(دوستای گذشته رو               ٢)خاطرات خوبت رو

همیشه به این دو نفر گوش کن:
١(فرد با تجربه              ٢)معلم خوب

همیشه به دو تا چیز دل ببند :
١(صداقت             ٢)صمیمیت



سی ثانیه پای صحبت برایان دایسون

فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید. جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند. او در ادامه میگوید : آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است.کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود،‌ سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد


تئوری صف

کمی طول میکشد تا لود شود، لطفا صبور باشید!
فکر کنم سر همه اومده!
ولی نه تا آخرش!
نتیجه ای که میشه از این موضوع گرفت
۱- نسبی بودن مشاهدات ما. یعنی به نظرمون میاد جایی که ما نیستیم بهتره (در رانندگی، جایگاههایی که هستیم و …)
۲- قانع نشدن به جایی که داریم! یعنی اگه از اول، سر هر کدام از این صف ها می ایستادیم و درست عمل میکردیم، بالاخره منافع ماپوشش داده میشد
 



خواص میوه ها


هیچ چیز بی علت خلق نشده است
این ایمیل را به تمامی افرادی که سلامتیشان برایتان اهمیت دارد فوروارد کنید
ضد اسهال
بهبود کارکرد ریه
ممانعت از انسداد عروق
مراقبت از مفاصل
حفاظت از قلب
سیب
تقویت بینایی
ممانعت از ابتلا به آلزایمر
کنترل فشار خون
کند کننده روند پیری
ضد سرطان
زرد آلو
تقویت قلب
تثبیت قند خون
کاهنده کلسترول
مانع آسیب های کبدی
هضم غذا
کنگر فرنگی
جلوگیری از سکته
کنترل فشار خون
کاهنده کلسترول
نرم کننده پوست
دشمن دیابت
آووکادو
تقویت استخوانها
کنترل فشار خون
درمان سرفه
ضد اسهال
تقویت قلب
موز
کاهنده کلسترول
ضد سرطان
درمان همورویید
تثبیت قند خون
ضد یبوست
حبوبات
تقویت استخوانها
محافظ قلب
ضد سرطان
کاهش وزن
کنترل فشار خون
چغندر
تثبیت قند خون
افزایش حافظه
محافظ قلب
ضد یبوست
ضدسرطان
زغال اخته
ضد سرطان
محافظ قلب
تقویت بینایی
کنترل فشار خون
تقویت استخوانها
کلم بروکلی
کاهش وزن
محافظ قلب
ضد یبوست
درمان همورویید
ضد سرطان
کلم
کاهنده کلسترول
ضد سرطان
کنترل فشار خون
تقویت سیستم ایمنی
تقویت بینایی
طالبی
ضد یبوست
ضد سرطان
محافظ قلب
کاهش وزن
تقویت بینایی
هویج
تقویت استخوانها
بهبود کوفتگی و کبود شدگی
ضد سرطان سینه
محافظت در برابر امراض قلبی
جلوگیری از سرطان پروستات
گل کلم
درمان بی خوابی
کند کننده روند پیری
ضد سرطان
محافظت در برابر آلزایمر
محافظ قلب
گیلاس
کاهنده کلسترول
ضد سرطان
محافظ قلب
کنترل فشار خون
کاهش وزن
بلوط – شاه بلوط
پاک کننده سینوسها (درمان سینوزیت)
ضد سرطان
تسکین گلو درد
تقویت سیستم ایمنی
کمک به هضم غذا
فلفل کوبیده
کاهنده کلسترول
ضد سرطان
جلوگیری از سکته
کنترل فشار خون
کاهش وزن
انجیر
حفاظت از قلب
ضد سرطان
افزایش حافظه
کمک به سیستم ایمنی
محافظت از قلب
ماهی
محافظ قلب
کمک به سلامت ذهن
دشمن دیابت
افزایش ایمنی بدن
کمک به هضم غذا
تخم کتان
ضد سرطان
کشنده باکتریها
کنترل فشار خون
ضد بیماریهای قارچی
(کشنده قارچها)
کاهنده کلسترول
سیر
جلوگیری از سکته
ضد سرطان پروستات
کاهش وزن
کاهنده کلسترول
جلوگیری از سکته قلبی
گریپ فروت
ضد سرطان
افزاینده گردش خون
دفع سنگ کلیه
محافظ قلب
تقویت بینایی
انگور
جلوگیری از سکته
کاهش وزن
محافظ قلب
کشنده باکتریها
ضد سرطان
چای سبز
حفاظت در برابر زخم معده
افزاینده انرژی
کمک به هضم غذا
ضد آلرژی
التیام دهنده زخم ها
عسل
کنترل فشار خون
نرم کننده پوست
محافظ قلب
جبران کمبود ویتامین C
ضد سرطان
لیمو ترش (شیرازی)
کنترل فشار خون
نرم کننده پوست
محافظ قلب
جبران کمبود ویتامین C
ضد سرطان
لیمو ترش
تنظیم غده تیرویید
کمک به هضم غذا
افزایش حافظه
محافظ در برابر آلزایمر
ضد سرطان
انبه
کشنده باکتریها
ضد سرطان
کاهنده کلسترول
تقویت استخوانها
کنترل فشار خون
قارچ
دشمن دیابت
جلوگیری از یبوست
ضد سرطان
نرم کننده پوست
کاهنده کلسترول
جو دوسر
ضد سرطان
دشمن دیابت
کاهش وزن
نرم کننده پوست
محافظ قلب
روغن زیتون


سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ ایران با این نامه محرمانه کلید خورد


عباس دوران و خلبان کاظمیان ،
تلاش های سیاسی تهران ناموفق مانده بود تا این که پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت. در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس ، تلاش های عراق در این باره و تصریح به این که اهمیت این موضوع از “خرمشهر” کمتر نیست ، آمده بود: “سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند.”
عصرایران ؛ جعفر محمدی – اجلاس عدم تعهد ، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان ، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز ، یک بار  در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود ، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد ، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد ۱۳۶۱ ، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود ، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل ، به ترمیم وجهه خود بپردازد.
از این رو ، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران ، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی ، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.

با این حال ، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود ، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها ، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!

زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند ؛ تا این که پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت.

در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس ، تلاش های عراق در این باره و تصریح به این که اهمیت این موضوع از “خرمشهر” کمتر نیست ، آمده بود: “سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند.”

به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.

این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام ، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما ۶ خلبان ،  ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند، بدین ترتیب سه هواپیمای اف – ۴ به پرواز درآمدند ، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر ۱۳۶۱ ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد ، چشم ها را متوجه آسمان کرد.

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند ؛ همزمان ، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها ، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان ، او را با چتر نجات ، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آن که خیالش از بابت همرزمش راحت شد ، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی ، به سمت هتلی که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد ، آنچه بر جای ماند ، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.

خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد ، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد ؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!

***
بیست سال بعد ، در تابستان گرم ۱۳۸۱ ، از شهید عباس دوران ، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز ، به خاک سپرده شد.


یادش همواره افتخار آمیز



قابل توجه دوستانمون در دانشگاه تهران

 

همیشه طرز نوشتن «ن» در آرم دانشگاه تهران برایم سؤال انگیز بود تا اینکه در یک روز آفتابی تابستان ۲۰۰۳ به یکی از هیجان انگیزترین کشف هایم دست یافتم: پیدا کردن آرم دانشگاه تهران در موزه متروپالتن نیویورک* ـ

 

که آن را در بخش ساسانیان قرار داده بودند. آرم یکی از دانشگاههای باستانی ایران است تنها نکته این بود که متأسفانه هیچ توضیحی درباره این لوگو داده نشده بود



روزی دو بازرگان به حساب معامله هایشان می رسیدند.در پایان،یکی از آن دو به دیگری گفت:طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم. بازرگان دیگر گفت:اشتباه می کنی!تو یک و نیم دینار به من بدهکار هستی؟ آن دو بر سر نیم دینار با هم اختلاف پیدا کردند و تا ظهر برای حل آن با هم حرف زدند اما باز هم اختلاف ،سر جایش ماند.هر دو بازرگان از دست هم خشمگین شدند و با سر و صدا تا غروب آفتاب با هم در گیر بودند. سر انجام بازرگان اولی خسته شد وگفت:بسیار خوب!تو درست می گویی! یک روز وقت ما به خاطر نیم دینار به هدر رفت. سپس یک و نیم دینار به بازرگان دوم داد. بازرگان دوم پول را گرفت و به سمت خانه اش به راه افتاد.
شاگرد بازرگان اولی پشت سر بازرگان دوم دوید و خودش را به او رساند و گفت:آقا،انعام من چی شد؟ بازرگان ،ده دینار به شاگرد همکارش انعام داد. وقتی شاگرد برگشت بازرگان اولی به او گفت :مگر تو دیوانه ای پسر؟! کسی که به خاطر نیم دینار ،یک روز وقت خودش و مرا به هدر داد چگونه به تو انعام می دهد؟! شاگرد ده دینار انعام بازرگان دومی را به اربابش نشان داد.آن مرد خیلی تعجب کرد و در پی همکارش دوید و وقتی به او رسید با حیرت از او پرسید:
آخر تو که به خاطر نیم دینار این همه بحث و سر و صدا کردی، چگونه به شاگرد من انعام دادی؟! بازرگان دومی پاسخ داد:تعجب نکن دوست من، اگر کسی در وقت معامله نیم دینار زیان کند در واقع به اندازه نیمی از عمرش زیان کرده است چون شرط تجارت و بازرگانی حکم می کند که هیچ مبلغی را نباید نادیده گرفت و همه چیز را باید به حساب آورد،اما اگر کسی در موقع بخشش و کمک به دیگران گرفتار بی انصافی و مال پرستی شود و از کمک کردن خود داری کند نشان داده که پست فطرت و خسیس است.
پس من نه می خواهم به اندازه نیمی از عمرم زیان کنم و نه حاضرم پست فطرت و خسیس باشم.
بر اساس حکایتی از کتاب قابوس نامه




در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت:
چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی؟
جواب داد که:
من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می
دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود، می گوید:
“از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم…!”




چه کرده عربستان در این چند دهه با پول حجاج







خوشبختي ما در سه جمله است : تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم :حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا