نقش ميادين در شهر گرگان
اسمعیل تیموری

ميادين در ايران گذاشته عموماً فاقد نظمي هندسي يا عناصري خاص بعنوان بدنه بوده اند و غالباً باقرار گرفتن در مدخل شهر به محل اطراق کاروان ها، انجام مبادلات تجاري، برپايي نمايش ها، انجام ورزش ها و برپايي آيين ها تبديل مي شدند. آثار محققان که در مورد ميدان تحقيق کرده اند عموماً بر جنبه عمومي بودن و سر و کار داشتن آن با زندگي عمومي تأکيد مي کنند. روند شكل گيري و تغييرات اين فضاها به شناخت شاخصه های هويتي فضاهاي شهري کمك مي کند، از عوامل مشكل زا که در بررسي کالبد شهرهاي ايراني وجود دارد فقدان اسناد مكتوب توسط سازندگان و طراحان اين فضاهاست. در اسناد مسلمانان هم عموماً وجوه عملکردي ميادين پرداخته شده است و به ذکر جزئيات  کالبدي توجه زيادي نشده است. به همين علت ناچار به استفاده از منابع بيگانه هستيم. يكي از مسائل و مشكلاتي که گريبان گير ميادين امروزي شهر گرگان شده است؛ کسالت آور بودن و بي انگيزه شدن اين فضاهاست. در اين مقاله سعي شده است؛ که با بررسي و مقايسه ميادين گذشته و امروزي و مورد توجه قرار دادن انواع مختلف ميادين و توقعات موردي از آنها به ارائه راه حلي در خور براي اين بحران پرداخته شود. اين تحقيق با رويکردی کيفی و جمع آوری داده ها بصورت کتابخانه ای نگاشته شده است.

تعريف ميدان

اولين تمهيدی که انسان برای استفاده از فضای شهری بکار برد، ميدان بود. ميدان از تجمع خانه ها دور تا دور يک فضای باز به وجود می آيد. اين حياط ها به مراتب ارزش نمادين يافت و نمونه ای برای ساختمان های بی شمار مذهبی شد. با ساخت خانه های مختلف در اطراف يک حياط مرکزی يا دهليز سر گشاده، اين الگوی فضايی نمونه ای برای آينده شد. اين خانه های حياط دار قديمی، قديمی ترين نوع خانه های شهری هستند که با وجود مزايای انکار ناپذيری که دارند، اهميت خود را از دست داده اند. مردم از اين بيم دارند که اين طرح، سازگاری با يک روش زندگی مشترک يا فلسفه خاصی را  تحميل کند. بدون شک ناراحتی ها و مشکلات همسايگی باعث از بين رفتن اين ساختمان ها شده است. ولی امروزه با از بين رفتن خانواده های بزرگ، اينگونه فضاها نزد جوانان محبوبيت بيشتری يافته است و بطور قطع در آينده نزديک مفهوم همسايگی و بناهايی که اين نوع زندگی را تشديد می کند رواج بيشتری خواهد يافت.

بی انگيزگی و کسالت آور بودن ميدان های شهر گرگان

شهرسازی مدرن بطور وحشتناکی عاری از انگيزه های هنری شده است و تنها توانسته است خانه های مکعبی شکل با ضلع های صاف مستقيم ملال آور شدن را در کنار غنای شهر سازی قديم قرار دهد. امروزه تقريباً کسی به شهرسازی بعنوان يک کار هنری توجهی ندارد بلکه بيشتر با آن بعنوان يک مسئله تکنيکی برخورد میکنند. شهرسازی محدود شده است به کشيدن خيابان های عمود بر هم و ساختن ميدان های مربع شکل يا دايره ای که هيچ کدام جاذبه و هيجانی برای عابر پياده بوجود نمی آورند. يک خيابان پر درخت (بلوار)، با کيلومترها طول، حتی در زيباترين محدوده های شهر نيز کسالت آور به نظر می رسد. احساس طبيعی با انحنا و ناهمواری های محيط اطراف هماهنگی دارد.

در شهرسازی جديد، ناگهان نسبت زمين های ساخته شده به زمين های خالی عوض شده است. در گذشته فضاهای خالی نيز (خيابان و ميدان ها) جزء تماميتی يکپارچه، از تأثيرگذاری يک شکل حساب شده محسوب می شدند. امروزه زمين های تفکيکی به شکل هايی منظم و يک پارچه تقسيم می شوند و هر چه در اين ميدان باقی بماند به خيابان ها و ميدان ها اختصاص می يابد. در صورتي که در گذشته تمام قناسی های طبيعی زمين های شهر را، به قطعات کوچکی تفکيک و آن را در ضخامت ديوار ساختمان های شهر پنهان می کردند، روشی که خيلی ساده و هوشمندانه است. دومين نکته ای که در ميدان های عصر حاضر به چشم می خورد نامنظمی در شکل آن است. البته اين نامنظمی، با نامنظمی که بعداً در مورد ميدان های گذشته ذکر می شود تفاوت دارد (تا آنجائيکه اين نوع بی نظمی زيان بخش نيست) اين نامنظم بودن بعلت اضلاع منظم بناهای اطراف چشمگيرتر است و فوراً نظرها را به سوی خود جلب می کند و تشخيص داده می شود.

در صورتيکه نامنظمی ها در ميدان های قديمی از نوعی بود که می توانست چشم را فريب دهد بطوريکه فقط از روی نقشه می توان به اين نوع نامنظمی ها پی برد نه عالم در واقعيت.

ترديد بی اساس و جلوگيری از ايجاد پيش آمدگی و عقب نشينی در رديف بناها؛ ترس از ايجاد انحنا و خميدگی در خيابان ها و پافشاری بر اين موضوع که همه بناهايی که ارتفاع مجاز و رايجی دارند، بايد دارای خط آسمان يکسانی باشند. ايجاد رديف های بی پايان و کسل کننده پنجره های يک شکل و يک اندازه از اين جمله اند. با بررسی و مقايسه ميدان های ديروز و امروز می توانيم بعلل بی انگيزگی و ملال آور بودن ميدان های شهری پی ببريم.

منبع : پایگاه تحلیلی اقتصاد جوان

www.teymori.ir