ساختارشکنی در ساختمانسازی
ساختارشکنی در ساختمانسازی
از جمله کشورهای صنعتی که در بازیافت مصالح ساختمانی گامهای موثری برداشته می توان به آلمان اشاره کرد. در این کشور بیش از 95 درصد مصالح سازهها قابل بازیافت است.
ایالات متحده آمریکا سالانه 150 میلیون تن مصالح ساختمانی را از بابت ساخت و ساز و ویران کردن خانهها متضرر میشود.حدود 92 درصد از این مقدار مصالح ساختمانی به عنوان زباله دور ریخته شده و از آنها استفاده دیگری نمیشود.
در میان سایر کشورهای صنعتی، معماران بخشهای ساختمانسازی و ناظران اقدام به فرهنگسازی در حوزه ساختمانسازی کردند تا از این طریق هدر رفت مصالح ساختمانی را در آینده به تعویق انداخته تا وضعیتی مشابه آمریکا پیدا نکنند.
یکی از شیوههای کاربردی در این رابطه استفاده از مصالح و اجزایی است که در آینده قابل بازیافت باشند.
شیوه متداول ساختمانسازی در آمریکا بر تجمع مصالح در قسمتهای مختلف ساختمان است که این مساله جداسازی اجزای ساختمان و به دنبال آن انجام فرآیند بازیافت را غیرعملی میکند.
از جمله کشورهای صنعتی که در بازیافت مصالح ساختمانی گامهای موثری برداشته می توان به آلمان اشاره کرد. در این کشور بیش از 95 درصد مصالح سازهها قابل بازیافت است.
علاوه بر این آلمان با ارایه قانونی با عنوان «مسئولیت تولیدکننده در مقابل تولید» از همه تولیدکنندگان صنعتی خواسته تا با پیروی از این قانون، کیفیت محصولات خود را افزایش داده و نسبت به جداسازی و بازیافت تولیدات خود مسئول باشند.
چنین خلاقیتی در ارایه این طرح ابتدا میان تولیدکنندگان و کمپانیهای خودروسازی رواج داشت، اما اکنون صنوف ساختمانساز هم از آن پیروی میکنند.
چند راهکار برای کاهش هزینههای ناشی از هدر رفت مصالح ساختمانی وجود دارد:
1- شناسایی مصالح (به ویژه پلاستیکی بودن آنها) برای این که ترکیب آنها مشخص شود
2-ستفاده از چفت و بستهایی که به راحتی از یکدیگر جدا میشوند
3- گزینش مصالح قابل بازیافت
4- کاهش تعدد و تنوع مصالح
5- تا حد امکان کاهش مصالح سمی و پلاستیکی در ساختمان
در هلند، سیاستهای جلوگیری از هدر رفت مصالح ساختمانی در بازیافت 80 درصد از 15 میلیون تن محصولات به کار رفته در ساختمانها نتیجهبخش بوده است.
در این کشور با وضع قانونی در سال 1997، کاربرد مصالح غیرقابل بازیافت در ساختمانسازی ممنوع و لزوم کاربرد انواع قابل بازیافت این مصالح الزامی شد.
مبحث دیگری هم در حوزه ساختمانسازی به اقدامات تخلیه ساختمانها به شکلی سریع اشاره میکند. به این معنا که از در و پنجره و کابینتهایی استفاده شود که به راحتی و با سرعت قابل انتقال از محل باشند و به فروش برسند.
بنابراین برای نصب آنها استفاده از چفت و بستهایی که قابل بازیافت باشند، نیز ضروری است.
به عنوان نمونه چنانچه برای این کار از چسب استفاده شود، فرایند بازیافت در و پنجره و سایر قسمتهای داخلی ساختمان عملی نخواهد شد.
اما طرحهایی که در آن از چسب استفاده نشده و بیشتر چفت و بستهایی چون پیچ در آن به کار رفته، فرایند جداسازی مصالح ساختمانی را آسانتر و عملی تر میکند.
چارچوب ذهنی دیگری که برای کاهش میزان هدر رفت مصالح برای ساختمانها متصور میشود «تئوری لایهها» است.
این تئوری معتقد به تقسیم یک ساختمان به انواع لایههایی است که در ارتباط با یکدیگرند.
این لایهها پنج نوع است که شامل زمین، بنا، خدمات ساختمانی، پوشش ساختمان و فضا و محوطه اطراف آن میشود.
نظرات و مقالات خود را به پست الكترونيكي انجمن gcivilg@gmail.com بفرستيد.