چگونه در زیر آوار زنده بمانیم
بی شک نوشتن نقدی بر مقاله چگونه در زیر اوار زنده بمانیم
نوشته آقای «doug copp» به خاطر داشتن قابلیتهای بسیار عالی این مقاله بوده
است که همین جا از نویسنده تشکر میکنم
مهندس علیرضا سعیدی
مقالهاي كه ملاحظه ميفرماييد، توسط آقاي «doug copp» در خصوص كاهش خسارات جاني در هنگام وقوع زلزله ارائه شده است. اين مقاله توسط اداره كل تأسيسات برقي مديريت انرژي ترجمه و جهت بهرهبرداري ارائه ميگردد.
انتظار ميرود كه اين متن بتواند اطلاعات مفيدي را در اختيار خوانندگان محترم قرار دهد.
نام من، doug copp و رئيس گروه نجات و مدير تيم آمريكايي نجات بينالمللي ARTI ـ American Rescue Team International ـ هستم. اين تيم از مجربترين گروههاي نجات ميباشد. نوشتههاي متن زير، ميتواند جان افراد زيادي را در هنگام وقوع زلزله از مرگ نجات دهد. من به درون 875 ساختمان فرو ريخته ناشي از زلزله خزيدم و با گروههاي نجات 60 كشور كار كرده و در تعداد زيادي از كشورهاي جهان گروههاي نجات را سازماندهي نمودم و عضو گروه نجات خيلي از اين كشورها هستم. همچنين به مدت دو سال به عنوان كارشناس سازمان ملل در زمينه تخفيف فاجعه (UNX051ـUNIENET) بودم و از سال 1985 به بعد در صحنه بلاياي طبيعي عمده جهان به جز مواردي كه فاجعه آني بوده، شركت داشتم.
در سال 1996 ما يك فيلم مستند ساختيم كه صحت متدولوژي ارائه شده توسط بنده را تاييد ميكرد. دولت مركزي تركيه و مقامات محلي و دانشگاه شهر استانبول در تهيه و فيلمبرداري از اين آزمايش علمي و عملي با تيم ARTI همكاري داشتند. ما يك مدرسه و يك خانه را با 20 مانكن در داخل آن فرو ريختيم، 10 مانكن را به صورت «Duck And Cover» (خميده و پنهان شده ) و 10 مانكن ديگر را به روش بقاي خودم تحت نام «Triangle Of Life» (مثلث حيات) استفاده كرديم. پس از فرو ريختن ناشي از زلزله مصنوعي، ما به درون آوارها خزيديم و وارد ساختمانها شديم تا نتايج آزمايش را فيلمبرداري و مستند كنيم.
در اين فيلم كه فنون زنده ماندن خود را تحت نظارت مستقيم و شرايط علمي مرتبط با ريزش آوار تمرين نموديم به روشني نشان ميداد، آنهايي را كه از روش «Duck And Cover» ( خميده و پنهان شده ) استفاده كردند، شانس زنده ماندن آنها صفر درصد و براي آنهايي كه از روش ما (مثلث حيات) استفاده كردند، 100 درصد بود. اين فيلم در تركيه و كشورهاي اروپايي توسط ميليونها تماشاچي ديده شد و در ايالات متحده و كانادا و آمريكاي لاتين هم از طريق تلويزيون به نمايش گذاشته شد.
اولين ساختماني كه به داخل آن خزيدم، مدرسهاي در شهر مكزيكوسيتي و درجريان زلزله سال 1985 بود همه بچهها در زير ميزهايشان بودند و همگي تا ضخامت استخوانهايشان در هم كوبيده شده بودند. آنها ميتوانستند زنده بمانند اگر در كنار ميزهايشان و در راهرو بين ميزها دراز ميكشيدند. كاري كه انجام داده بودند، غير معقول و غيرضروري بود و در تعجب بودم كه چرا آنها در راهروها نبودند. من آن موقع نميدانستم كه به آنها گفته شده بود كه خود را زير چيزي پنهان سازند.
این مطلب حقیقت دارد . من هم به نحوه آموزش بچه ها در زیر میز رفتن معترض بوده ام . اما توجه به دو نکته حائز اهمیت است
۱- وقتی زیر میز رفتن می بایست آموزش داده شود که تنها تخریبهای غیر سازه ای خصوصا در ساختمانهای بتنی مورد محاسبه قرار گرفته است . ساختمان بتنی که قادر به مقاومت در برابر زلزله باشد تنها با جدا شدن اجزاء غیر سازه ای می تواند به کودکان اسیب برساند که رفتن زیر میز تنها کودکان را در برابر این اوار سبک و دارای خاصیت برندگی و لهیدگی ایمن می سازد . اما کودکانی که در راهروی بین میزها قرار بگیرند مسلما از این آوار غیر سازه ای اسیب می بینند .
۲- اما در خصوص سقفهای مدارس ایران خصوصا مدارس یک طبقه که در شهر های کوچک و روستاها موجود است . اگر این مدارس دارای حداقل استاندارد ها باشند می بایست کودکان را ترغیب به فرار به کناره دیواره ها نماییم و اینکار وقتی امکان پذیر خواهد بود که با اموزش و تکرار ملکه ذهن بچه ها شده باشد ! کنار دیوارها همان کنج هایی را میسازد که قابلیت حفظ کودکان را خواهد داشت .
به سادگي ميتوان دريافت، هنگامي كه ساختمانها تخريب ميشوند، وزن سقف كه بر روي اشيا و مبلمان فرود ميآيد، آنها را درهم ميكوبد و فضاي خالياي را در كنار آنها ايجاد مينمايد. اين فضا، همان چيزي است كه من به آن مثلث حيات (Triangle Of Life) ميگويم. هر اندازه اشيا بزرگتر و محكمتر باشند، كمتر فشرده ميشوند و هر اندازه كمتر فشرده شوند، فضاي خالي كه در آن احتمال زنده ماندن افرادي كه به آن پناه ميبرند، زياد است، بيشتر ميشود. يك بار ديگر ميتوانيد ساختمان فرو ريخته را در تلويزيون نگاه كنيد. مثلثهايي را كه شكل گرفتهاند را شمارش كنيد. آنها در اكثر نقاط وجود دارند و از معمولترين اشكالي هستند كه در داخل آوارها به راحتي ميتوانيد مشاهده نماييد.
منظور نظر این همکار ما این نیست که در ساختمانهایی که همچون بم دارای بافت خشت و گلی هستند شما بدنبال کنج بگردید ! آنهایی که ما در بم پیدا نمودیم یا در زیر یک تخت یا درون کمدی گیر افتاده بودند ! بافت بومی خود اوار بومی دارد که من دو سال است در حال مستند سازی همین اوارهای بومی ایران هستم . مطمئنا آوار منطقه کردستان با آن سنگهایی که بکمک گل بروی هم چیده شده اند با آوار خشت و گل بم فرق دارد و هیچگاه قابل مقایسه با آوار سازه هاس فلزی و بتنی تهران نیست ! این راهکار ارائه شده متعلق به بافت شهری و خصوصا سازه های چوبی و سبک خاص امریکا می باشد .
من كاركنان سازمان آتش نشاني شهر «تروجيلو» ـ با جمعيتي 750،000 نفري ـ را براي چگونه زنده ماندن و محافظت و نجات خانوادههايشان در هنگام وقوع زلزله آموزش دادم. رئيس آتش نشاني شهر تروجيلو كه خود استاد دانشگاه اين شهر هم ميباشد، همواره مرا همراهي ميكرد و خود، گواه حوادث اتفاق افتاده بود. مطلب ذيل، گفته او ميباشد:
«نام من روبرتو روزالس است هنگامي كه 11 ساله بودم در اثر بروز زلزله سال 1972كه بيش از 70،000 نفرتلفات داشته است، در داخل ساختمان فروريخته به دام افتادم وآنچه باعث نجاتم گرديد مثلث حياتي بود كه در كنار موتورسيكلت برادرم بوجود آمده بود. كليه دوستانم كه در زير ميز يا تخت رفته بودند در زير آنها له شده و جانشان را از دست داده بودند. من مثال زندهاي از مثلث حيات هستم و دوستانم مثالي از «خميده و پنهان شده» كه همگي جانشان را از دست دادند.
نكات و توصيههاي مهم آقاي doug copp
1ـ در هنگام بروز زلزله و فرو ريختن ساختمان هر كسي كه از روش «Duck And Cover» (خميده و پنهان شده) استفاده كند بدون استثناء و همواره محكوم به مرگ است. افرادي كه زير اشيائي نظير ميزها و اتومبيلها ميروند در همانجا له ميشوند.
با ارائه راهکارهای جزم اندیشانه موافق نیستم هیچگاه صد در صد را قبول ندارم ! پناه گرفتن را خصوصا در ساختمانهای یک طبقه که دارای سقف طاق ضربی و یا قوسی می باشند را در زیر میزهای فلزی و کنج دیوارها بنا بر سرعت عمل پناه گیری در یافتن شانس زنده ماندن برابر میدانم . چرا که به خاطر نوع اوار ( خاک داشتن )خفگی در این گونه ساختمانها عامل اول مرگ هموطنان ایرانی من است . و زیر میزها به انها فضایی را برای نفس کشیدن می دهد .
2ـ سگها و گربهها و بچهها همگي آنها اغلب به صورت طبيعي در وضعيت جنيني كه در رحم قرار دارند، خم ميشوند و شما هم بايد همين طور عمل كنيد. اين غريزه طبيعي ايمني و اصل بقا است. شما ميتوانيد با همين شيوه در فضاي خالي كوچكتري زنده بمانيد. پس در زمان بروز زلزله سريع خود را كنار اشياي بزرگ، مانند كاناپه بزرگ و يا اجسام محكمي كه در مقابل ضربه كمتر فشرده ميشوند و فضاي خالي در مجاور خود باقي ميگذارند، قرار دهيد.
تذکر داده ام که این راه کار مختص ساختمانهای سبک و نیز ساختمانهای دارای اسکلت فلزی و بتنی می باشد .
3ـ ساختمانهاي چوبي از ايمنترين نوع ساختمانها محسوب ميشوند كه ميتوانيد در هنگام وقوع زلزله در داخل آنها باشيد، دليل آن، ساده است چونكه چوب قابل انعطاف بوده و با نيروي زلزله به راحتي حركت ميكند. اگر ساختمان چوبي فرو ريزد، فضاهاي خالي بزرگي ايجاد ميشود. همچنين ساختمانهاي چوبي داراي وزن متمركز شده و خردكنندگي كمتري هستند. ساختمانهاي آجري ميتوانند در حد قطعات آجر متلاشي شوند و آجرها منجر به بروز صدمات زيادي ميشوند، البته اجساد له شده ناشي از فرو ريختن آنها از صدمات حاصل از فرو ريختن قطعات بتني بزرگ كمتر ميباشد.
تنها منطقه مشابه این ساختمانها در ایران مناطق شمالی کشور عزیزمان است که دارای سقفهای سبک شیروانی بوده و میبایست حتما در این گونه ساختمانها بخاطر نوع صدمات وارده از فرو ریزش سقف و احتمال بریدگی نوع پناه گیری به صورت رفتن زیر میز ها و نقاط امنی همچون زیر تخت خواب باشد . چرا که سقف سبک تر از آن است که شما را در زیر میز له کنه ( سقف بتنی و فلزی که بصورت تیرچه بلوک باشد این امکان را دارد )
4ـ اگر زلزله در هنگام شب و زماني كه شما در رختخواب خود هستيد، اتفاق بيفتد، كافي است از روي تخت به پايين بغلتيد، يك فضاي ايمن و مناسب در اطراف تخت وجود دارد. هتلها ميتوانند نرخ زنده ماندن ساكنان خود را در هنگام وقوع زلزله، با نصب تابلوي راهنما در پشت درب اتاقها و اطلاعرساني به ساكنان مبني بر اينكه «در هنگام وقوع زلزله روي زمين كنار تختخواب دراز بكشيد» افزايش دهند.
5ـ اگر شما هنگام وقوع زلزله در حال تماشاي تلويزيون هستيد و فرار از در يا پنجره برايتان به سادگي امكانپذير نيست، در وضعيت جنيني در كنار كاناپه يا صندلي بزرگ خم شويد.
6ـ هر كسي كه در زمان وقوع زلزله در زير درب قرار گيرد محكوم به مرگ است. چونكه اگر در هنگامي كه زير درب قرار دارد، چهارچوب اطراف درب به سمت جلو وعقب بيافتد، زير مصالح ساختماني بالاي چهار چوب درب له خواهد شد و اگر ستونها به طرفين بيفتند در اين حالت توسط آنها به دو نيم خواهد شد لذا در هر دو صورت جان خود را از دست خواهد داد. این قسمت از مقاله نیز یک نکته دارد . در ایران چهارچوب در بخاطر داشتن نعل درگاه و نیز شاخ هایی که برای نصب به دیوار بروی چهار چوبها نصب می گردید و نیز پرکردن چهارچوبهای فلزی با بتن و ملات سیمان در حین نصب درب انجام می گرفته است محل امن شناخته شده است . لذا اگر یکی از این شرایط موجود نباشد چهارچوب درب فاقد ایمنی است . من میتوانم بیش از صد عکس را به شما نشان بدهم که تنها عنصر به جای مانده از زلزله های ایران چهار چوب دربها بوده است .
7ـ هرگز در هنگام وقوع زلزله بر روي پلهها نرويد چون پلهها داراي گشتاور فركانسي متفاوتي هستند و لذا مجزا از تنه اصلي ساختمان نوسان ميكنند. به عبارتي پلهها و بقيه ساختمان با همديگر برخورد ميكنند تا اينكه شكست سازهاي در پله رخ دهد و كساني كه روي پله هستند قبل از اينكه پله خراب شود، توسط گامهاي پله گرفتار شده و به صورت وحشتناكي قطع عضو خواهند شد. در هنگام زلزله حتي اگر ساختمان فرونريزد باز هم از پلهها دور بمانيد چون پلهها از مناطقي هستند كه احتمال تخريب بيشتري دارند حتي اگر پلهها توسط زلزله فرو نريزد ممكن است در اثر وزن ازدحام زياد افرادي كه فريادكشان از روي آن در حال فرار هستند فرو بريزد. پلهها بايد پس از وقوع زلزله هر چند كه ساختمان آسيب نديده باشد از نظر ايمني مورد آزمايش قرار گيرند.
8ـ به ديوارهاي محيطي ساختمان نزديك شويد و يا در صورت امكان به بيرون از آنها برويد. هرچه داخلتر و دورتر از ديوارهاي محيطي ساختمان باشيد، احتمال اينكه راه گريز شما مسدود شود بيشتر خواهد بود.
9ـ كساني كه در هنگام وقوع زلزله در خيابانها داخل خودروي خويش ميمانند وقتي كه خيابان طبقه فوقاني روي آنها خراب ميشود (در اتوبانهاي دو طبقه)، جان خود را از دست ميدهند. اين دقيقا همان چيزي است كه در آزادراه نيميتز (Nimitz Freeway) رخ داد و قربانيان زلزله سانفرانسيسكو همگي در داخل خودروي خود به هنگام زلزله باقي ماندند و همگي كشته شدند. آنها ميتوانستند زنده بمانند اگر از خودرو خارج شده و در كنار آن نشسته و يا دراز كشيده بودند. كليه خودروهاي له شده بجز خودروهايي كه ستونهاي پل مستقيما روي آنها سقوط كرده بود، داراي فضاي خالياي به ارتفاع 90 سانتي متر در اطراف خود بودند.
10ـ از خزيدن در داخل خرابههاي دفاتر روزنامهها و يا اداراتي كه كاغذهاي انباشته زيادي در آنها وجود داشته است، دريافتم كه كاغذ داراي خاصيت ارتجاعي بوده و چندان فشرده نميشوند لذا فضاهاي خالي زيادي در اطراف بستههاي كاغذ بوجود ميآيد كه ميتواند در زمان زلزله مورد استفاده قرار گيرد.
با این قسمت موافق هستم
مهندس علیرضا سعیدی . مدرس اواربرداری گروه نجان موج پیشرو
عکس کارت شناسایی آقای که برای آشنایی بیشتر با ایشان میتوانید به سایت اینترنتی doug copp
مراجعه فرمایید doug copp
www.mojepishro.ir : برگرفته ازسايت